آینده رابطه ایران و اروپا ؛ سرمقاله تهران امروز به قلم دکتر فلاحت پیشه

* آیا اروپا حاضر است همچنان به همراهی با آمریكا برای تشدید تحریم علیه ایران ادامه بدهد؟
* اروپاییها معتقدند كه اگر آمریكا بخواهد مانع از زوال قطعی هژمونی خود در سال 2016 شود باید به یكسری از اختلاف افكنیها یا تداوم اختلافات با كشورهایی مثل جمهوری اسلامی ایران پایان دهد
* اگر غرب و بهویژه اروپاییها واقعا بهدنبال حل مشكلات با ایران هستند و حداقل به صورت تقریبی همراهی كاملا سیاسی و دگمی را با آمریكا نداشته باشند، میتوانند رابطه تازهای را با ایران شكل دهند
* آقای روحانی كسی است كه طی دوران فعالیتش چه به عنوان رئیس كمیسیون امنیت ملی و چه حضور در شورای امنیت و مذاكره با تروئیكای اروپایی بهدنبال كار با اروپا بوده است و اگر این پیشینه تبدیل به یك مقدماتی برای رفع تنش شود ایران و اروپا میتوانند آمریكا را وادار كنند تا وارد سیاستهای تنشزدا با ایران شود
آمریكا و اروپا یكسری روابط راهبردی با یكدیگر دارند كه در همین راستا حركت میكنند. دهه 1370 هجری سیاست جمهوری اسلامی این بود كه مانع از آن شود كه اروپا به عنوان یك اتحادیه در سیاستهای انتقادی علیه ایران، آمریكا را همراهی كند. اما در نهایت هم آمریكا و هم برخی بازیگران مانند انگلیس و پس از آنها فرانسه و آلمان توانستند یك موضع اتحادیهای علیه ایران شكل دهند كه از این رابطه اتحادیهای، آمریكاییها موفق شدند اروپاییها را همراه خود كنند. از اینرو این اجماع درباره ایران بعد از دور اول تحریمهای تقریبا ناموفق آمریكا در سال 1995 م شروع شد یعنی در میانه دهه 90 میلادی كه بعد از 10سال توانستند تحریمهایی را علیه ایران شكل دهند كه این تحریمها این بار با حمایت اروپاییها شكل گرفت.
جالب اینكه اگر آمریكاییها خودشان به تحریمها ادامه میدادند آسیب جدیدی به ایران وارد نمیشد زیرا آمریكاییها مشخصا از ابتدای انقلاب در عمل و به صورت كامل طرف معامله با ایران نبودند و این اروپاییها بودند كه با پیوستن به آمریكا بخشی از فشارهای تحریم علیه ایران را ملموس ساختند. منتهی شرایط جدیدی شكل گرفته كه نباید بر اساس آن انتظار تغییر راهبردی در روابط آمریكا و اروپا در قبال ایران را داشت. ولی میتوان یكسری تغییرات تاكتیكی یا مقطعی یا نوعی زمینهسازی را برای تغییرات بلندمدتتر را انتظار داشت. از جمله اینكه اكنون آمریكاییها میدانند كه سیاستهای تك روانه آمریكا در دوره بوش پسر باعث شد كه غرب بخش عمدهای از نفوذ و تاثیر خود را در دنیا از دست بدهد و مشخصا تداوم سیاستهای تحریمی ایران باز هم محدوده بیشتری برای مانور غربیها ایجاد كرده و دیگر اینكه آمریكاییها در سطح كلان دچار زوال هژمونی میشوند و اروپاییها معتقدند كه اگر آمریكا بخواهد مانع از زوال قطعی هژمونی خود در سال 2016 شود باید به یكسری از اختلاف افكنیها یا تداوم اختلافات با كشورهایی مثل جمهوری اسلامی ایران پایان دهد و لذا یكسری سیاستهای تعاملی در رابطه با ایران را مطرح میكنند.
این در حالی است كه با توجه به برگزاری انتخابات ریاستجمهوری در ایران این مسئله میتواند یكی از لحاظ كلیت و دوم از نظر نتیجه انتخابات اثر عمدهای در تحولات اروپا در قبال ایران داشته باشد. از یكسو بعد از حضور قابلتوجه مردم در انتخابات كه همه كشورهای اروپایی اعلام كردند، انتخاباتی دموكراتیك بود، دنبال كردن بدیل برای جمهوری اسلامی عملا بیمعناست و محمل خود را از دست داده است و دوم اینكه نتیجه انتخابات و روی كار آمدن طیفی كه معتقد به تغییر و تعدیل در سیاست خارجی هستند میتواند چراغ سبزی را برای كشورهای اروپایی داشته باشد.
كما اینكه مشاهده شد بلافاصله بعد از انتخابات، مقامات برخی از كشورها مانند فرانسه و انگلیس و آلمان اعلام كردند كه دور جدید همراهیهای ایران و اروپا میتواند در ژنو 2 صورت گیرد یعنی زمانی كه درباره سوریه برای نخستین بار معتقدند باید ایران دعوت شود. این موضوع یك امر جدید است. یكی از دلایلی كه میشود روی تغییرات تازه در این فضا كار كرد این است كه نه ایران به روال قبل است و نه اروپا و آمریكا به شكل پیش.
ایران بهرغم تحریمها در زمینههای مختلف راهبردی به مراتب قویتر از 15 سال گذشته شده است و در سهم جغرافیای سیاسی و اقتصادی دارای جایگاه بالاتری شده و دیگر اینكه آمریكا و اروپا موقعیت برتر 15 سال پیش را ندارند، همین باعث شد كه ایران از موضع قدرت و یك مجموعه از موضع ضعف را یعنی غرب را به یكدیگر نزدیك كند.لذا اگر اروپاییها بهدنبال تنشزدایی با ایران باشند بعد از انتخابات ایران و موضعگیریهای طرف پیروز، راه تازهای برای تنشزدایی باز شده است.
لذا اگر غرب و بهویژه اروپاییها واقعا بهدنبال حل مشكلات با ایران هستند و حداقل به صورت تقریبی همراهی كاملا سیاسی و دگمی را با آمریكا نداشته باشند میتوانند رابطه تازهای را با ایران شكل دهند بهویژه آقای روحانی كسی است كه طی دوران فعالیتش چه به عنوان رئیس كمیسیون امنیت ملی و چه حضور در شورای امنیت و مذاكره با تروئیكای اروپایی بهدنبال كار با اروپا بوده است و اگر این پیشینه تبدیل به یك مقدماتی برای رفع تنش شود ایران و اروپا میتوانند آمریكا را وادار كنند تا وارد سیاستهای تنشزدا با ایران شود.
مرجع: وبلاگ دکتر فلاحت پیشه