نویسنده: ایوب صفری

http://www.vatanfa.com/wp-content/uploads/2012/02/20120109121321753_bisotoun_bridge.gif

شرح عکس: پل بیستون که به پل شاه‌عباس، پل صفوی و پل کهنه نیز معروف بوده، یکی از آثار ملی کشور به شمار می‌رود. این پل نه‌تنها از نظر تاریخی که به لحاظ معماری نیز از ارزش و جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. پل کهنه بر روی دینور آب؛ درحقیقت کمترین نسبت را با صفویان دارد و صحیح تر آن است که پل بنی حسنویه خوانده شود. پایه‌های سنگی این پل قدیمی، متعلق به دوره ساسانی بوده اما تکمیل آن تا دوران بنی حسنویه به تأخیر افتاده است. به اعتقاد پژوهشگران، ساخت بخش فوقانی و عمده بخش های این پل به زمان آل حسنویه‌ بر می گردد که برای ساخت آن، از مصالح مربوط به خرابه های عصر ساسانی استفاده شده است. ضمن آنکه این پل در زمان ایلخانی و همچنین در دوره پهلوی نیز(با استفاده از سنگ ها و مصالح قدیمی خود) بازسازی شده است.

به استناد متون تاريخي، اكراد ساکن در منطقه جبال در قرن سوم و چهارم هجري، پروبال و گستردگي بيشتري نسبت به سده هاي قبل و بعد داشته اند. و بر اين اساس در امر سياست محلي نيز حضور پر رنگ تري داشته باشند.

در سده چهارم هجري و نيمه اول سده پنجم، در ناحيه ارتفاعات زاگرس و بين كرمانشاهان و قصر شيرين، كردها دو امارت نشين جداگانه تشكيل دادند، اولي سلسله بني حسنويه بوده كه از 348 تا 406 هجري و ديگري توسط طايفه شاذنجان، معروف به بني عنّاز از 387 تا 450 هجري، شکل گرفته است. گفته شده كه ركن الدوله هرگز جرأت نكرد به لشكركشي تمام عياري بر ضد اين اكراد دست زند، زيرا بني حسنويه كه سلسله اي كرد بودند، از اوضاع آشفته ايران غربي در ميانه سده چهارم هجري، بهره برداري كرده و در ناحيه اطراف همدان و كرمانشاهان، قدرت مستحكمي براي خود ايجاد كرده بودند. به علاوه، كردان بر جاده پر اهميتي كه فلات ايران را به بغداد متصل مي كرد، تسلط داشتند.

* حسنويه باني سلسله

 برخي قدمت اين سلسله را پيشتر برده و آنرا مربوط به قبل از حسنويه و زمان پدر وي حسين برزيني مي دانند كه در سال 330 هـ.ق با بهره گيري از ضعف خلفاي بني عباس، در ناحيه كوهستاني كرمانشاهان و لرستان سلسله اي بنيانگذاري كرد كه به نام او به «حسينيه» معروف شد. به همين جهت نیز بسياري از مورخين به جاي نام حسنويه، از «حسينيه» و «خاندان حسينيه» براي نامگذاري اين سلسله استفاده كرده اند. امير حسين دو برادر داشت به نامهاي «ونداد» و «غانم» كه رياست شعبه ديگر طايفة برزينيه با نام «عيشاني» با آنها بوده و قدرت زيادي به هم رسانده بودند. ميرحسين خود در سال 348، ونداد در 349 و غانم در 350 هجري وفات يافتند و تمام متصرفات هر سه امير، تحت سلطه حسنويه پسر ميرحسين قرار گرفت. حسنويه پس از تعمير و بازسازي قلعه سرماج(نزدیکی بیستون)، آنرا به عنوان مقر حكومت خود برگزيد. این قلعه در دهكده اي بين بيستون و هرسين بر روي يك بلندي، كه اين دومي با توجه به مجموع شواهد، صحيح تر مي نمايد.

نام حسنويه به سه صورت در متون تاريخي ذكر شده است، «حَسَنْويَه» يعني فتح دو حرف اول و سكون «ن» و «حَسْنُويه» يعني فتح حرف اول و سكون «سين» و ضمّ «نون» و «حَسَنُويه» که این اختلاف در تلفظ، عمدتا به جهت اختلاف در تلفظ پسوند اسمی «ویه» در زبان های عربی، فارسی و کردی است.

شروع حكومت حسنويه سال 348 هجري بوده اما آغاز واقعي حكومت او را بايد سال 359 دانست كه در اين سال بر دينور مسلط گرديد و برخي اساساً قبل از سال 359 نامي از اين خاندان را ذكر نكرده اند. كار حسنويه به جايي رسيد كه خليفه بغداد نيز او را به رسميت شناخته و خودش و پسرش "بدر" را ناصر الدوله لقب داد. حسنويه كمكهاي زيادي به ركن الدوله نموده و از آنجمله در جنگهاي او با سامانيان، سپاه حسنويه نيز حضور داشته است و به قول ابن مسكويه؛ «تعصب ديلمي نشان مي داد» و به همین جهت نیز رکن الدوله دیلمی متعرض دست درازی های او نمی گردید. هرچند به تصریح منابع، حداقل در یک مورد، جنگ ركن الدوله به جنگ حسنویه شتافته است که نتیجه خاصی به دنبال نداشته است. دليل اين جنگ را شكايات مردم از تعديات حسنويه نوشته اند

ركن الدوله، ابن عميد پدر را به جنگ حسنويه فرستاده كه در مسير حركت، ابن عميد وزير در همدان مريض شده و وفات يافته است. اين لشكر كشي در سال 359 هجري و سالهاي آخر عمر ركن الدوله به وقوع پيوسته است. ابوالفتح بن عميد كه جانشين پدر شده بود، ظاهراً با حسنويه صلح كرده و با عجله خود را به ركن الدوله رسانده است تا مبادا كسي جاي پدرش را بگيرد. برخي از نويسندگان كرد نوشته اند كه ابن عميد در ازاء صلح، 50 هزار دينار به حسنويه پرداخته است، اما عموماً اين را مبلغي مي دانند كه حسنويه به عنوان غرامت به ابن عميد پسر داده است.

از اقدامات سياسي حسنويه، اختلاف افكني ميان پسران ركن الدوله و بهره برداري از آن بوده است. در واقع پس از مرگ ركن الدوله، حسنويه سعي داشت تا ميان خاندان آل بويه تفرقه ايجاد كرده و آنها را در مقابل همديگر قرار دهد. در تجارب الامم در اين باره چنين نوشته شده است: «پس از مرگ حسنويه پسر حسين كرد، عضدالدوله اميد داشت آن شيطان كه ميان او و برادرانش آشوب مي كرد نابوده شده باشد.»

 سال وفات حسنويه را 369 هـ/979 م. در قلعه سرماج نوشته اند. حسنويه تا پیش از مرگ، بر شمال لرستان (ماسبذان) و قسمتي از مركز آن نيز دست يافته بود. در كل اين امير حدود 20 سال بر سرزمين هايي چون دينور، كردستان، همدان و ماسبذان حكومت كرد.