ارزیابی کارنامه اقتصادی دولت های نهم و دهم احمدی نژاد + تصاویر و جداول
اندیشه اسلام آباد غرب: درحالی که کمتر از 4 ماه از عمر دولت دوم آقای احمدی نژاد باقی مانده است،
بررسی کارنامه اقتصادی دولت های نهم و دهم از دیدگاه کارشناسان، نشان
میدهد، دولتی که با شعار عدالت محوری روی کار آمده، پس از گذشت 8 سال از عمر خود،
نتوانسته است به وعدههای داده شده، جامعه عمل بپوشاند و بلکه مصائب بزرگی بر اقتصاد کشور تحمیل نموده است.

حدود ۸ سال پیش وقتی شهردار پایتخت رییس جمهور
ایران ميشد، با طرح شعارهای رنگارنگی چون اجرای کامل اقتصاد اسلامی درقالب
آوردن نفت سر سفرههای مردم، برکرسی ریاست جمهوری نشست. ادغام سازمان مدیریت
و برنامه ریزی، طرح بنگاههای زود بازده، واگذاری طرحها بدون انجام
مناقصه، ایجاد صندوق مهر رضا، طرح مسکن مهر و انحلال شوراهایی چون شورای
اقتصاد، از جمله اقدامات دولت وی بود. پس از ادغام سازمان مدیریت و
برنامهریزی در نهاد ریاست جمهوری، در حالیکه طرفداران دولت آن را انقلاب
بروکراتیک نامیدند منتقدان دولت آن را پایان برنامهریزی علمی نامیدند.
سفرهای استانی و تشکیل جلسات هیات دولت در مرکز استانها(به تقلید از دولت شهید رجایی) سبب شد تا عملا "برنامه چهارم توسعه که پیش بینی پروژههای عمرانی کشور را برنامه ریزی کرده بود، کنار گذاشته شود.چه آنکه احمدی نژاد در این سفرها گفته بود که میخواهد ایران را تبدیل به یک کارگاه عمرانی بزرگ کند. اگرچه در ۴ سال اول به مدد درآمد بی نظیر نفت پروژههای بسیاری تعریف و بعضا به بهره برداری رسید، اما به تدریج با ثابت ماندن بهای نفت و فشار تورم حاصل از تبدیل دلارهای نفتی به ریال، بازار سوداگری رونق گرفت. هر روز یک گوشه از اقتصاد کشور درگیر بحران سوداگری ميشد، روزی به بازار مسکن روی میآورد و در مرحله دیگر هجوم نقدینگی بخش دیگر از اقتصاد کشور را نشانه میگرفت،اما تولید در این میان هر روز کمرنگ و کمرنگ تر میشد.
تغییرات پیاپی در تیم اقتصادی دولت و قرار گرفتن بانک مرکزی به عنوان ابزار دولت سبب شد تا قدرت بانک مرکزی به تدریج کم شود. بحران پولی گریبانگیر بانکها شد که از جمله آن میتوان به رقم نجومی ۶۰ هزار میلیارد تومان مطالبات معوق بانکی و تورم ۳۱ و نیم درصدی پایان سال ۹۱ اشاره کرد.
سفرهای استانی و تشکیل جلسات هیات دولت در مرکز استانها(به تقلید از دولت شهید رجایی) سبب شد تا عملا "برنامه چهارم توسعه که پیش بینی پروژههای عمرانی کشور را برنامه ریزی کرده بود، کنار گذاشته شود.چه آنکه احمدی نژاد در این سفرها گفته بود که میخواهد ایران را تبدیل به یک کارگاه عمرانی بزرگ کند. اگرچه در ۴ سال اول به مدد درآمد بی نظیر نفت پروژههای بسیاری تعریف و بعضا به بهره برداری رسید، اما به تدریج با ثابت ماندن بهای نفت و فشار تورم حاصل از تبدیل دلارهای نفتی به ریال، بازار سوداگری رونق گرفت. هر روز یک گوشه از اقتصاد کشور درگیر بحران سوداگری ميشد، روزی به بازار مسکن روی میآورد و در مرحله دیگر هجوم نقدینگی بخش دیگر از اقتصاد کشور را نشانه میگرفت،اما تولید در این میان هر روز کمرنگ و کمرنگ تر میشد.
تغییرات پیاپی در تیم اقتصادی دولت و قرار گرفتن بانک مرکزی به عنوان ابزار دولت سبب شد تا قدرت بانک مرکزی به تدریج کم شود. بحران پولی گریبانگیر بانکها شد که از جمله آن میتوان به رقم نجومی ۶۰ هزار میلیارد تومان مطالبات معوق بانکی و تورم ۳۱ و نیم درصدی پایان سال ۹۱ اشاره کرد.
در آخرین ماههای دور اول ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد، ناگهان رییس جمهور خبر از تحولات بزرگ در حوزه اقتصاد داد. طرح هدفمندی یارانه ها اگرچه در آغاز حمایت گسترده ای از کارشناسان اقتصادی را درپی داشت اما به تدریج با انحراف در هدف اولیه طرح،کام تولید تلخ شد. و نهایت اینکه، با گذشت حدود ۸ سال از دوران ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد، بسیاری از کارشناسان اقتصادی، عملکرد دولتهای نهم و دهم را در حوزه اقتصادی نامطلوب توصیف ميکنند.
به گفته آنان در مدت یاد شده بسیاری از سیاستهای اقتصادی دولت به دلایل مختلف کارآمدی لازم را نداشته، برخی سیاستگذاریها نیمه تمام رها شده و برخی پیاپی تغییر کردهاند. منتقدان دولت های نهم و دهم سیاستهای اقتصادی محمود احمدی نژاد را توده گرا(پوپولیستی) مينامند،در حالی که حامیان دولت آن را سیاست مردم گرا خطاب ميکنند.آنان معتقدند، افزایش حجم نقدینگی مهمترین خطای بزرگ دولت محموداحمدینژاد است،زیرا تزریق نقدینگی به اقتصاد کشور بدون در نظر گرفتن جوانب این تصمیم و فقط برای رفع مشکلات و پیشبرد طرحها به صورت کوتاه مدت صورت گرفته و در بلندمدت، اثرات این تصمیم با افزایش تورم به اقتصاد کشور ضربه زده است.
دولتی بدون گزارش
یکی از مهمترین نقدهای وارده به عملکرد اقتصادی دولت های نهم و دهم به ضعف دولت در ارایه آمار و اطلاعات برمیگردد.دولت در طول ۸ سال گذشته عمدا یا سهوا جلوی انتشار آمار و گزارشهای اقتصادی را گرفت. بانک مرکزی به سختی گزارش داد و همواره با مرکز آمار جدال آماری داشت. از آن سو معاونت راهبردی که در غیاب سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور تشکیل شد، عملا گزارشی از وضعیت اقتصادی کشور ارایه نکرد.این موضوع سبب شد تا کارشناسان نتوانند ارزیابی دقیقی از وضعیت اقتصادی کشور ارایه کنند. در کنار این نقاط ضعف نمیتوان نکات مثبت عملکرد اقتصادی دو دولت نهم و دهم را نادیده گرفت.در حوزه راه و شهرسازی، ایده هدفمندی یارانه ها و ادغام وزارتخانه ميتوان به نکات مثبتی رسید. اما در عین حال واردات بی رویه، بهم زدن نظام تک نرخی ارز توأم با اعمال سیاستهای کنترل قیمت و بی توجهی به سهم تولید در ایده هدفمندی یارانهها نکات مثبت را نیز کنار زد.
ادغام وزارتخانههای متعددی نظیر مسکن و شهرسازی با راه و ترابری، صنایع و معادن با وزارت بازرگانی، کار و امور اجتماعی و تعاون و رفاه با هم، اگرچه ایده مناسبی برای کوچک سازی حجم دولت بود،اما همزمان دستور استخدام حدود پانصد هزارنفر در کادر دولت تاثیر این ادغامها را نیز کم کرد. افزایش حجم واردات به حدود ۶۰ میلیارد دلار در سال کمر تولید را خم کرد. مجموعه این اقدام ها به کاهش رشد اقتصادی، افزایش نرخ تورم و بیکاری منجر شد.متوسط رشد اقتصادی کشور نه تنها هرگز به رقم پیش بینی شده در برنامه چهارم نرسید، بلکه هدف برنامه پنجم را نیز در سال اول محقق نساخت.
افزایش شکاف طبقاتی
براساس
گزارشهای رسمی، در آخرین سال دوره اول ریاست جمهوری احمدینژاد، ضریب جینی
در ایران به رقم ۰/۵۸ رسیدهاست. ضریب جینی از سال ۱۳۸۳ و پس از روی کار
آمدن دولت احمدینژاد پیاپی افزایش یافتهاست. ضریب جینی که میان ۰ تا ۱
تعیین میشود، نشاندهنده چگونگی توزیع ثروت میان شهروندان در یک کشور است.
بالا بودن این ضریب نابرابر بودن توزیع سرمایه و درآمد را نشان میدهد. در
سال ۲۰۰۸ ایران رتبه ۸۸ را از لحاظ برابری ثروت میان کشورها کسب کرد.
گزارش نظارتی برنامه چهارم توسعه در دوسال اول نیز افزایش شکاف طبقاتی را تایید کرد.عملکرد اقتصادی دولت سبب شد تا گزارش های جهانی از وضعیت اقتصادهای دنیا،رتبه ایران را در بسیاری از شاخصها دچار نوسان های شدید کند.به طوری که بر اساس اطلاعات موسسه شفافیت بینالمللی، رتبه ایران از لحاظ شفایت مالی از رتبه ۹۳ در سال ۲۰۰۵ به رتبه ۱۴۱ در سال ۲۰۰۸ رسید.
گزارش نظارتی برنامه چهارم توسعه در دوسال اول نیز افزایش شکاف طبقاتی را تایید کرد.عملکرد اقتصادی دولت سبب شد تا گزارش های جهانی از وضعیت اقتصادهای دنیا،رتبه ایران را در بسیاری از شاخصها دچار نوسان های شدید کند.به طوری که بر اساس اطلاعات موسسه شفافیت بینالمللی، رتبه ایران از لحاظ شفایت مالی از رتبه ۹۳ در سال ۲۰۰۵ به رتبه ۱۴۱ در سال ۲۰۰۸ رسید.
حساب ذخیره خالی

یکی
از چالشهای دولت نهم،حساب ذخیره ارزی بود.حسابی که در دولت هشتم به منظور
جلوگیری از نوسانان ارزی ناشی از کاهش درآمد نفت و کمک به بخش خصوصی و
تولید ایجاد شده بود،در دولت نهم با وجود درآمد سرشار نفت،نه تنها خالی
ماند،بلکه منفی نیز شد. بطوری که سازمان بازرسی کشور گزارشی را درباره
برداشتهای غیر قانونی از این حساب را گزارش کرد.اما محمود بهمنی رییس کل
بانک مرکزی همواره موجودی حساب ذخیره ارزی ایران را در تاریخ بیسابقه
عنوان میکرد و اذعان میکرد که موجودی این حساب محرمانه بوده که نباید
اعلام شود. وی در اسفند ۱۳۹۰ در پاسخ به سوال نمایندگان مجلس اعلام کرد که
حساب ذخیره ارزی خالی است!در طول حاکمیت حساب ذخیره ارزی،نه تنها گزارشی از
این حساب ارایه نشد،بلکه هیات امنای این حساب نیز برکنار و مدیریت حساب به
بانک مرکزی منتقل شده و هیچ گاه منابع این حساب در اختیار بخش خصوصی قرار
نگرفت.
صندوق توسعه ملی و عبور از هدف
پس از
تشکیل صندوق توسعه ملی که براساس قانون برنامه پنجم تشکیل شد،دولت مکلف
گردید تا ۲۰ درصد از درآمد نفت را به این صندوق واریز کند. قرار بود این
صندوق به کمک بخش خصوصی بیاید.اما عملکرد صندوق توسعه ملی نیز از اهداف
اولیه آن دور ماند به طوری که دولت با برداشتهای غیر قانونی در قالب كمك
به بخش خصوصی و همچنین در قالب قرض بابت پرداخت یارانه و یا عیدانه سال
جاری،صندوق توسعه ملی را نیز از اهداف اولیهاش دور کرد. در حال حاضر بیش
از ۲ میلیارد دلار از این صندوق برای كمك جبرانی در قالب عیدانه اختصاص
یافته است.ضمن آنکه در لایحه بودجه ۹۲ پیش بینی شده تا ۲۶ درصد از منابع
صندوق توسعه ملی صرف منابع بودجه شود.بالاترین میانگین نرخ تورم

محمود
احمدینژاد با شعار آوردن نفت بر سر سفرهها روی کار آمد. او دولت را با
تورم ۱۰/۴ درصدی از خاتمی تحویل گرفت. دولت وی برای تحقق شعار انتخاباتی
توزیع گسترده دلارهای نفتی در میان مردم آغاز کرد. حتی برداشتهای مکرر از
حساب ذخیره ارزی هم توان پاسخگویی به عطش دلارهای نفتی که ایجاد شده بود،
نداشت.حجم نقدینگی تنها در سه سال اول دوره اول ریاست جمهوری احمدی
نژاد،در مقایسه با حجم پول ایجاد شده در تاریخ اقتصاد ایران بیسابقه است.
رییس دولت و اعضای کابینه اول در دور اول ریاست جمهوری، اعتقادی به رابطه نرخ تورم و حجم نقدینگی نداشتند.همین امر سبب شد تا با باز کردن درهای بانکها و بانک مرکزی،حجم نقدینگی به شدت افزایش یابد.نرخ تورم در ۴ سال ریاست جمهوری او از حدود ۱۲ درصد در سال ۸۴ تا ۲۵/۹ درصد در سال ۸۷ صعود کرد. نرخ تورم هر چند در سال ۸۴ تا ۲۱/۱درصد کاهش یافت اما در دو سال بعد به ترتیب تا ۱۳/۶و ۱۸/۴ درصد صعود کرد. دولت او در فاصله چهار سال میانگین نرخ تورم ۱۷/۵درصدی را ثبت کرد و در نهایت به ۳۱ و نیم درصد رسید.
رییس دولت و اعضای کابینه اول در دور اول ریاست جمهوری، اعتقادی به رابطه نرخ تورم و حجم نقدینگی نداشتند.همین امر سبب شد تا با باز کردن درهای بانکها و بانک مرکزی،حجم نقدینگی به شدت افزایش یابد.نرخ تورم در ۴ سال ریاست جمهوری او از حدود ۱۲ درصد در سال ۸۴ تا ۲۵/۹ درصد در سال ۸۷ صعود کرد. نرخ تورم هر چند در سال ۸۴ تا ۲۱/۱درصد کاهش یافت اما در دو سال بعد به ترتیب تا ۱۳/۶و ۱۸/۴ درصد صعود کرد. دولت او در فاصله چهار سال میانگین نرخ تورم ۱۷/۵درصدی را ثبت کرد و در نهایت به ۳۱ و نیم درصد رسید.
چالشی به نام نرخ بیکاری

دولت
نهم و دهم همواره اشتغال زایی را یکی از اهداف و سیاستهای خود اعلام
ميکرد.این در حالی است که بسیاری از کارشناسان اقتصادی، رشد نرخ بیکاری
را در ۸ سال گذشته در مقایسه با نیم قرن گذشته بیسابقه عنوان میکنند.حتی
طرح بنگاههای زودبازده نیز نتوانست به اهداف اشتغالزایی دولت کمک کند.از
همین رو دولت ناچار شد با تغییر تعریف بیکاری،به بخشی از انتقادها پاسخ
دهد.براساس تعریف یاد شده، تمام افراد ۱۰ ساله و بیشتر که در طول هفته
مرجع،حداقل یک ساعت کار کنند، شاغل محسوب میشوند.
تعریف فوق مبنای تعیین نرخ بیکاری در کشور قرار گرفت و براین اساس نرخ رشد بیکاری را در تابستان ۸۶ حدود ۹/۹ درصد اعلام شد.اما حتی دستکاری آمارها نیز نتوانست منجر به کاهش نرخ بیکاری شود. در تابستان ۹۱، نرخ بیکاری در گروههای سنی بین گروه سنی ۲۵ تا ۲۹ سال ۲۲/۵درصد، بین گروه سنی۳۰ تا ۳۴ سال ۱۰/۸ درصد، بین گروه سنی ۳۵ تا ۳۹ سال ۵/۰درصد و بین گروه سنی ۴۰ تا ۴۴ سال ۵/۷ درصد اعلام شد.
تاخیرهای دولت در ارائه به هنگام بودجه به مجلس کیفیت برنامه ریزی یکساله دولت را کاهش داد و فرصتی برای کار کارشناسی مجلس بر روی آن نگذاشت.این امر باعث شد تا سرعت اجرای پروژههای عمرانی کاهش یابد چرا که در اثر تاخیر در ارائه لایحه بودجه سنواتی، اعتبارات دیرتخصیص یافته و پروژه ها اعتبارکافی برای ادامه کار پیدا نکردند.حاصل این کار پروژههای ناتمام بسیاری است که به دولت بعدی منتقل میشود.
تعریف فوق مبنای تعیین نرخ بیکاری در کشور قرار گرفت و براین اساس نرخ رشد بیکاری را در تابستان ۸۶ حدود ۹/۹ درصد اعلام شد.اما حتی دستکاری آمارها نیز نتوانست منجر به کاهش نرخ بیکاری شود. در تابستان ۹۱، نرخ بیکاری در گروههای سنی بین گروه سنی ۲۵ تا ۲۹ سال ۲۲/۵درصد، بین گروه سنی۳۰ تا ۳۴ سال ۱۰/۸ درصد، بین گروه سنی ۳۵ تا ۳۹ سال ۵/۰درصد و بین گروه سنی ۴۰ تا ۴۴ سال ۵/۷ درصد اعلام شد.
بودجه بی انضباط
داستان بودجههای
سنواتی هم از دیگر مصائب دولتهای نهم و دهم بود.اگرچه تنها دو سال اول
دوران ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد بودجه سروقت به مجلس رفت،اما داستان
تاخیرها سریالی بود که هرسال تکرار شد.علاوه بر آن هرسال به حجم بودجهها
اضافه شد و در عملکرد هم بارها و بارها به خطا رفت. گزارشهای تفریغ بودجه
نشان دهنده بیانضباطی مالی دولت است.تاخیرهای دولت در ارائه به هنگام بودجه به مجلس کیفیت برنامه ریزی یکساله دولت را کاهش داد و فرصتی برای کار کارشناسی مجلس بر روی آن نگذاشت.این امر باعث شد تا سرعت اجرای پروژههای عمرانی کاهش یابد چرا که در اثر تاخیر در ارائه لایحه بودجه سنواتی، اعتبارات دیرتخصیص یافته و پروژه ها اعتبارکافی برای ادامه کار پیدا نکردند.حاصل این کار پروژههای ناتمام بسیاری است که به دولت بعدی منتقل میشود.
+ نوشته شده در پنجشنبه ۱۵ فروردین ۱۳۹۲ ساعت 7:8 توسط اندیشه اسلام آباد
|