توضیحات مدیریت اندیشه اسلام آباد غرب در خصوص تقبل مسوولیت ستاد حجت الاسلام دکتر حسن روحانی در اسلام آباد غرب(خاصه خطاب به دوستان همراه و همفکر اصلاح طلب):

http://khabareghtesadi.com/files/fa/news/1392/2/19/22128_947.jpg

آقای روحانی دیروز دیروز در جمع جوانان ستاد خویش، گفته بود که؛ شما "برای نجات کشور، با دلی مجروح به صحنه آمدید"؛ و حقیقتا فعالیت ستادی در شرایط حاضر، همان حضور با همان تعبیر ایشان است...

واقعیت این است که نامزد اصلی اصلاح طلبان در انتخابات اخیر، سید محمد خاتمی بود و پس از عدم حضور ایشان و ارجاع وظیفه به آیت الله هاشمی رفسنجانی، تنها نامزد اصلاحات و بلکه قاطبه ملت، ایشان بودند که البته همگان از ماجرای کنارگذاشته شدن این استوانه انقلاب آگاهند.

پس از کنار رفتن آقای هاشمی، سوال این بود که چه باید کرد؟ و در پاسخ، بخش زیادی، قهر (عمدتا قهر مقطعی و واکنشی) را برگزیدند و بخشی نیز معتقد شدند که باید حضور داشت و برای این حضور هم، از میان گزینه های موجود، بهترین را برگزید.

بدین منظور هم، فقط دو نامزد بودند که می شد بر رویشان مطالعه کرد و این هردو نامزد، «مستقل» وارد عرصه انتخابات شده بودند که به غیر از تصریح قبلی خود این دو نامزد، آنها نه نمایندگی اصلاحات را برعهده داشتند و نه توسط هیچ جریان اصلاح طلبی به این وادی دعوت شده بودند.

درعوض، این دو نامزد، هردو به آقایان هاشمی و خاتمی تعلق خاطر شخصی داشتند و ضمنا پس از اعلام صلاحیت ها، برای جذب آراء خیل اصلاح طلبان، شعارهای اصلاحاتی و خصوصا نام بردن از دو شخصیت مذکور را بیشتر از قبل در صدر برنامه هایشان قرار دادند که البته در انتخاب میان این 8 نامزد، این دو بزرگوار یعنی آقایان عارف و روحانی، برای اصلاح طلبان، معتدلین و عقلای قوم، تنها انتخاب موجود بودند.

راقم این سطور نیز ضمن احترام کامل به این هردو نامزد بزرگوار، و با توجه به تجربه 76 و ...، به این باور رسیدم که تا هنگام ورود بزرگان و اجماع دو نامزد موجود، نباید دست روی دست گذاشت و فرصت ها را از دست داد که بنده به عنوان کمترین، لیکن تمام کسانی که به پشتوانه سال ها همراهی اصلاحات و پرداخت هزینه های مختلف، عنوان نخبگی جریان اصلاحات را یدک می کشند، نباید و نمی توانستند دست روی دست بگذارند و شاهد هدر رفتن فرصت های بی بازگشت باشند!

حقیر نیز پس از حصول اطمینان از ضرورت حرکت، در مقام انتخاب میان دو نامزد موجود، چند سوال را پیش روی خود دیدم که با تحقیق و مطالعه در باب آنها و حتی نظرخواهی از برخی بزرگان اصلاح طلب مقیم مرکز (که از آنجمله یکی از شخصیت های یزدی اصلاح طلب بود)، نتیجه ای شخصی را کسب نمودم.

اما این سوالات چه بود؟

* کدامیک از این دو نامزد، توانایی(در معنای اعم و همه جانبه آن)، شجاعت، قاطعیت در گفتار و عمل بیشتری داشته و در صورت پیروزی، ابزارهای بیشتری برای پیشبرد گفتمان اصلاح طلبی دارد؟(خصوصا با در نظر گرفتن مشکلات و موانع محکم موجود که حتی با دوران آقای خاتمی نیز مطلقا قابل قیاس نیست و آگاهان نیک از آن مطلعند)

* ما اکنون کشوری داریم که در بسیاری از ابعاد و خاصه اقتصاد و سیاست خارجی ، فضای امنیتی و ... با چالش های جدی روبرو بوده و مهمترین دغدغه هر دردمند ایرانی، نگرانی از وضعیت موجود توده مردم است و اینکه چگونه می توان آنها را به ساحل آرامش رساند؟ و در همین راستا نیز، طرح این سوال که چه کسی، توانایی بیشتری برای خدمت به مردم و حل معضلات موجود کشور دارد؟

* اما به غیر از ویژگی های فردی و مدیریتی و ... که عمدتا به شخص نامزد بر می گردد، یک سوال جدی دیگر هم مطرح بوده و آن اینکه کدام نامزد امکان موفقیت و جذب آراء بیشتری دارد که مواردی چون نظرسنجی ها(البته نه فقط اینترنتی)، نحوه حضور در تبلیغات تلویزیونی، قدرت بیان جهت جذب مردم، و حتی توان راه اندازی ستاد ها و همچنین نحوه و میزان یارگیری ایشان از میان نخبگان موجود، را شامل می گردید.

فراموش نکنیم که گفتیم ؛ نامزد ما از گردونه رقابت ها حذف شده و ما ناچار به انتخاب شده ایم و این اضطرار، از عدم واگذاری دولت به مدت 8 سال دیگر به کسانی که مسبب وضعیت موجود هستند، نشأت می گرفت و طبیعتا، انتظار برد و شانس موفقیت، ملاک اصلی انتخاب نامزد مورد حمایت است.

* جهت گیری آقایان خاتمی، هاشمی و سید حسن خمینی بوده که برای بنده این باور ایجاد گردیده که این بزرگان، جملگی به آقای روحانی تمایل دارند و البته، همگان از ایشان (و خاصه آقایان خاتمی و هاشمی) این انتظار را دارند که نظرشان را به زودی و با شفافیت اعلام نمایند . چرا که حضور همزمان هردو نامزد تا پایان راه، ظلمی بس بزرگ به اصلاحات و معتدلین و بلکه توده مردم است.

خوشبختانه شنیده ها حکایت از آن دارد که تا آخر این هفته نیز بزرگان اصلاحات به این انتخاب ورود خواهند نمود.

ورود بزرگان به ماجرای ائتلاف دو نامزد موجود، بی شک با تمکین قطعی این دو عزیز همراه خواهد شد و پس از آن نیز همگان موظفند برای نامزد متحد و منتخب، فعالیت نمایند. لیکن تا آنروز، هرگونه اختلاف افکنی و ایجاد تشتت از هرکسی که به این راه و جریان اعتقادی دارد، قابل پذیرش نبوده و مطمئنا رفتاری غیرقابل گذشت است.

اما ؛

بنده حسب تکلیف صورت گرفته از جانب مسوول ستاد استان یعنی جناب حاج آقای شعبانی، استباط شخصی و خاصه، تعهد اخلاقی که به مسوولیت تقبل نموده دارم؛ مادامی که مسوولیت ستاد انتخاباتی دکتر حسن روحانی در اسلام آباد غرب را برعهده دارم، این وظیفه را با تمام وجود انجام داده و از تمام دوستان و همفکران اصلاح طلب و عقلا و معتدلین اصولگرا، انتظار معاضدت و همراهی را دارم.

ستاد آقای روحانی در اسلام آباد غرب، در بازار (و در محل پارچه فروشی آقای جواد نظری) از روزهای آینده دایر خواهد بود و تا زمانی که ستاد آقای عارف سر و شکل بگیرد، اخلاقا این آمادگی را اعلام می نماید که پوستر و یا حداقل تصویری از ایشان را در محل ستاد نصب نماید.

درپایان، ضمن احترام به 6 نامزد معزز دیگر، بعنوان مسوول ستاد آقای روحانی و عطف به اعتقاد شخصی، این وظیفه را بر گرده خود می داند که نهایت تلاش جهت استقرار سلامت فضای انتخابات و پرهیز از هرگونه تنش و بی احترامی به دیگر رقبا و هواداران ایشان را در دستور کار خود قرار دهد. به همین منظور نیز برای عرض ادب و خسته نباشید، خدمت برخی از روسای محترم دیگر ستادها رسیده و خدمت دیگر عزیزان نیز در اسرع وقت خواهد رسید.

قطعا هدف همه ما، تحقق حماسه سیاسی در انتخابات پیش رو بوده که از منویات مصرح مقام معظم رهبری می باشد.

و من الله توفیق الامور

ایوب صفری