آبادی ها و شهرهای قدیمی که در شرق استان کرمانشاه وجود داشته اند

در منابع تاریخی، بعضا از شهرها و آبادی هایی نام برده شده که امروزه دیگر از آنها اثری نیست و یا اینکه امروزه به روستاها و مناطق کمتر مورد توجهی تبدیل شده اند. با هدف بازشناسی این مناطق جمعیتی و نیز برای معرفی تمام شهرها و آبادی هایی که در گذشته، در کرمانشاهان دارای عمران و اعتباری بوده اند، شهرها و ابادی های قدیم کرمانشاه(از ساسانیان به این سو) را در دوبخش؛ شامل آبادی های غرب کرمانشاه و آبادی های شرق آن) تقدیم می نماید.

پیش از این، آبادی ها و شهرهای واقع در غرب شهر کرمانشاه، مورد اشاره قرار گرفتند(اینجا کلیک کنید) و در ادامه، شهرها و آبادی هایی که در شرق شهر کرمانشاه(و عمدتا در مسیر شاهراه) قرار می گرفته اند، مورد اشاره قرار می گیرد. ضمن آنکه شهرهای دینور و کنگاور (به دلیل اهمیت و حجم زیاد مطالب مربوط به آنها)، در این مبحث مورد اشاره قرار نگرفته است.

نویسنده: ایوب صفری

http://up.p30room.ir/uploads/13617437572.jpg

«چهر»: در مرآة البلدان چنين آمده است: «از بيستون كه به كرمانشاهان مي روند در طرف دست چپ راه قريه اي است موسوم به چهر در پشت تپه و دهكده بل وردي واقع و متعلق به اولاد ميرزا سليمان خان است.»

از آنجا كه جغرافي نويسان فقط به مشاهده و گزارش مناطق واقع  در مسير شاهراه خراسان بسنده كرده اند، لذا بسياري از مناطق، ناشناخته مانده و امروزه محل تحقيق مي باشند، از آنجمله جايي با نام «قلعه چهر» در 25 كيلومتري جنوب كرمانشاه و در سمت چپ جاده خرم آباد به اسلام آباد غرب مي باشد كه بر فراز كوهي بلند آثار قلعه اي قديمي بر جاي مانده است و به دليل دوري آن از آبادي، بر اثر حفاري هاي بيشمار و غيرقانوني، تقريباً از ميان رفته است.

«كندوله»: در 50 كيلومتري شمال شرقي كرمانشاه واقع شده و بناي اوليه آن را به ركن الدوله ديلمي نسبت مي دهند که البته اين آبادي، داراي آثار آتشگاهي از عصر ساساني است و گويا بعد از ورود اعراب خراب شده است. درحقیقت، ركن الدوله به آباداني مجدد آن همت گماشته و عده اي از اكراد مرواني را به آنجا كوچ داده است.

http://beynolharameynsari.persiangig.com/image/%D8%A7%D8%AF%D8%A7%D9%85%D9%87%20%D9%85%D8%B7%D9%84%D8%A8.png

ادامه نوشته

آبادی ها و شهرهای قدیمی که در غرب استان کرمانشاه وجود داشته اند

در منابع تاریخی، بعضا از شهرها و آبادی هایی نام برده شده که امروزه دیگر از آنها اثری نیست و یا اینکه امروزه به روستاها و مناطق کمتر مورد توجهی تبدیل شده اند. با هدف بازشناسی این مناطق جمعیتی و نیز برای معرفی تمام شهرها و آبادی هایی که در گذشته، در کرمانشاهان دارای عمران و اعتباری بوده اند، شهرها و ابادی های قدیم کرمانشاه(از ساسانیان به این سو) را در دوبخش؛ شامل آبادی های غرب کرمانشاه و آبادی های شرق آن) تقدیم می نماید.

قبلا یادآور می شود که حلوان(حدود سرپل ذهاب امروزی) و نیز قصر شیرین، از شهرهای معتبر دنیای قدیم بوده که عموم مورخین و جغرافی نویسان متقدم، آنها را در شمار دشت عراق ذکر کرده و ما هم از پرداختن به آنها اجتناب کردیم.

نویسنده: ایوب صفری

http://up.p30room.ir/uploads/13617437572.jpg

«آخرين»: در نزديكي اسلام آباد كنوني قرار داشته و قبلاً متعلق به كرمانشاه بوده است. مدتي هم جزء حلوان به شماره مي رفته است. احتمالاً همان روستاي «بابايادگار» امروز است، كه يكي از مراكز معتقدان «اهل حق» مي باشد. ابن رسته آن را از بناهاي خسروان دانسته است و مي گويد: «ساكنان آن گروهي از اكرادند و نيز در آن آتشكده ايست كه مجوس آن را محترم مي دارند.» اين جغرافي نويس، محل آن را بر سر راه مرج القلعه تا زبيديّه و نزديك تپه اي معرفي كرده است.

«مرج القلعه»: آنرا «مَرگ» نيز نوشته اند و شهری بوده كه در اطراف يك قلعة قديمي شكل گرفته که با شهر قدیمی و مهم کرند، تطبیق داده می شود. گویا این شهر، اولين جايي كه مسلمانان در ايالت ماه فتح كرده و آن را تغییر نام داده اند.

طبري مي نويسد: «وقتي مردم كوفه از حلوان حركت كردند و به ماه رسيدند در مرغزار به قلعه اي هجوم بردند كه پادگاني آنجا بود و آنها را فرود آوردند، و اين آغاز فتح بود. گروهي را به جاي پادگان قلعه نهادند كه آنجا را نگه دارند و اردوگاه آنها را بنام پادگان (مرج) مرج القلعه، نام نهادند.»

اين شهر از وضعيت اقتصادي خوب و وفور نعمت برخوردار بوده است. ابن حوقل آنرا شهري خرم باحصاري زيبا و آبهاي جاري دانسته كه گوسفندانش رايگان گونه بوده اند. درمجموع، با توجه به مجموع گزارشهاي تاريخي و جغرافيايي، مرج القلعه باید داراي يك قلعه و بارو بوده که يك آبادي در كنار آن واقع می شده است. اين محل كه داراي مرغزاري عالي بوده، مدتها محل پرورش اسبان خلفاي عباسي بوده است.

«طزر»: آنرا تزر يا طرز نيز نوشته اند. ياقوت آنرا در مرج القلعه دانسته است، اما اين شهر داراي فاصله اي چند كيلومتري با مرج القلعه بوده است. اين شهر در صحرايي وسيع واقع شده و در آن بناهايي از دوره ساسانيان وجود داشته است. از بازار آن و ارزانيش نيز اطلاع داده شده است.

گفته شده كه از جاده خراسان مقداري فاصله داشته و احتمال داده شده كه در جاي روستاي خسروآباد كنوني، در چند كيلومتري غرب اسلام آباد واقع شده باشد. هرچند برخی نیز معتقدند که طزر با روستای امروزی تجر قابل تطابق می باشد.

«زبيديه»: اين آبادي بر سر راه خراسان و مكاني مورد توجه سياحان بوده است. بسياري آنرا با اسلام آباد غرب كنوني يكي دانسته اند، اما با توجه به مسافتهاي گفته شده در متون جغرافيايي قديمي، احتمالاً جايي در حد فاصل دهستان حسن آباد امروزي تا گردنه مرصاد بوده است. چرا كه فاصله آن را تا كرمانشاه، حدود هشت فرسخ گفته اند.

ابن خرداذبه فاصله زبيديه را تا كرمانشاه و مرج القلعه، مساوي از هر كدام و هشت فرسخ گفته است و معجم البلدان و مراصد الاطلاع نيز همين گفته را تكرار كرده اند. لسترنج فاصله طزر تا زبيديه را شش فرسخ گفته است و با توجه به مسافت هاي امروزي، مي توان احتمال داد كه اين مسافت صحيح تر باشد. چرا كه اگر دهكده خسروآباد و یا تجر را با طزر يكي بدانيم، فاصله طزر تا كرمانشاه حدود شصت كيلومتر مي شود و نصف آن به شش فرسخ نزديك تر است تا به هشت فرسخ.

زبيديه منسوب به زبيده دختر جعفر پسر منصور دوانيقي و همسر هارون الرشيد مي باشد.

یادآوری: متاسفانه جغرافي نويسان اسلامي موضع هيچيك از نقاط بين حلوان تا كرمانشاه را دقيقاً معلوم نكرده اند. مثلاً فقط مي توان حدس زد كه «قصر يزيد» بين زبيديه و كرمانشاه قرار داشته است و نيز مكانهايي مثل «قصر عمر» و «دره بوزنه» به همينگونه بوده اند.

«ماهي دشت» يا «ماي دشت»: وجه تسميه آن؛ دشت ماد يا ماه مي باشد، آنچنانكه از نامش مشخص است. اين دشت در جنوب غربي كرمانشاه واقع شده و اين قسمت از خاك ايران، يكي از حاصلخيزترين مناطق و غني ترين چراگاههاي كشور را تشكيل داده است و به پرورش اسبهاي خوب، معروف بوده است.

اين منطقه يكي از سه تختگاه مادها بوده و اولين جايي است كه در تاریخ، به «نسا» يا «نيشايي» معروف شده است. معجم البلدان كه چند اشتباه را در خصوص كرمانشاه و مناطق اطراف مرتكب شده، مايدشت را نيز «قلعه و بلدمن نواحي خانقين با لعراق» معرفي مي كند. ضمن آنکه كتاب نزهة القلوب گزارشي مفصل از ماهيدشت ارائه كرده است. مستوفي مي نويسد: «مايدشت ولايتي است قريب پنجاه پاره ديه بود و در صحرائي واقع است كه متصل ميداني بزرگ است و علفزارهاي در غايب خوب است و هواي معتدل دارد و آبش از جبالي كه درآن حدود است بر مي خيزد.» فاصله ماهيدشت تا كرمانشاه، حدود 15 كيلومتر است.

«جكارمس»: در شش فرسنگي مغرب كرمانشاه واقع شده و اسامي ديگرش «جكارش»، «چكاوش»، «چكاو» و «حكاريش» ذكر شده است. احتمال دارد، «خوش كاريش» كه تعدادي از جغرافي نويسان از آن خبر داده اند، همان جكارمس باشد.

«ماذران» يا «ماذرواستان»: درمعجم البلدان اين نام معرب شده يك واژه فارسي دانسته شده است؛ «قال حمزه ماذران معرب مختصر من كسمادران

ماذران بر سر راه خراسان قرار داشته و در دو منزلي حلوان به سمت همدان قرار مي گرفته است. ابن خرداذبه مي نويسد: «در آن ايواني عظيم و دكه اي بزرگ باشد و آثار باغ كه بهرام گور بنا كرده در آنجاست.»

بن رسته كه مسير ميانبري را طي كرده از دزدان مسير «ماذرواستان» به سمت مرج القلعه خبر مي دهد كه راه را ناامن كرده اند. مينورسكي در تعليقات خود بر سفرنامه ابودلف، علي رغم اشاره به «گدارماذران» كه ابن رسته از آن عبور كرده، ماذران را همان «بيدسرخ» در شرق كرمانشاه و حد فاصل كنگاور تا صحنه دانسته است.(توضیح آنکه ماذران، نام ایالتی معتبر در شرق استان امروزی کرمانشاه و حوالی شهر صحنه، نیز بوده است)