درسهای سریال جومونگ برای حسن روحانی

* یونگ فو(برادر تسو) نماد کسانی است که به هیچ گروه و فکری تعهد ندارند و تنها در پی کسب قدرت و ثروتند که متاسفانه در جامعه ما به فراوانی یافت می شوند

اندیشه اسلام آباد غرب: گرچه در مبارزات انتخاباتی سال 1388، هواداران محمود احمدی نژاد با توجه به پخش سریال افسانه جومونگ برای بار نخست از سیمای جمهوری اسلامی، وی را به جومونگ تشبیه می کردند. اما سرنوشت دیگری برای وی رقم خورد. با این حال به نظر می رسد در حال حاضر که مجموعه جومونگ در حال بازپخش از تلویزیون است، می تواند برای دکتر روحانی و دولتش حاوی درس هایی باشد. درس ها و نکاتی که سایت آینده به آنها پرداخته است:

http://cdn.asriran.com/files/fa/news/1388/2/15/110161_464.jpg

آن هنگام که هواداران محمود احمدی نژاد در خیابانهای تهران با شعار «احمدی نازنین، جومونگ ایران زمین»،  وی را به جومونگ ایران تشبیه می کردند، شاید پیش بینی نمی کردند که سرنوشت احمدی نژاد به هر شخصیتی در سریال شبیه باشد به جز جومونگ!

وی به جای پیروزی با افتخار، با ابهامات زیادی صندلی ریاست جمهوری را حفظ کرد و از همان سال نخست، کسانی که وی را به قدرت رسانده بودند، با او درگیر شدند و در نهایت نیز وی در اوج عدم محبوبیت که از بی تفاوتی عمومی به خانه نشینی یازده روزه او تا استقبال سرد از میتینگ وی را شامل می شد، از قدرت کنار رفت.

شاید تشبیه احمدی نژاد به عالیجناب تسو، واقع بینانه تر از تشبیه او به جومونگ باشد، اما هرچه هست به نظر می رسد قسمتهای پایانی سریال جومونگ که این روزها در حال پخش از رسانه ملی است، درسهای قابل توجهی برای رییس جمهور جدید و دولت نوپای او دارد.

جومونگ که مبارزه را از زمانی که در نقش یک باربر در یک گروه تجاری آغاز کرد، تا پایان مبارزه و نشستن بر تخت امپراطوری، به کسانی که به وی کمک کردند و در به قدرت رسیدن وی نقشی داشتند، به شدت وفادار بود.

سه جوان ولگردی که در زمان بی پناهی جومونگ به وی کمک کردند و تبدیل به برادر وی شدند، تا پایان نقش خود را در نزدیکترین جایگاه به وی حفظ کردند و کسانی که برای کنار زدن سلطه امپراطوری هان و بویو و تشکیل حکومت جومونگ هزینه داده و تلاش کردند، متناسب با میزان اثرگذاری و و فداکاری خود جایگاه یافتند و برعکس جومونگ در مقابل پیشنهاد کسانی که از تیم مقابل، قصد معامله با وی را داشتند، به شدت سرد و منفی برخورد می کرد.

نمونه این گونه شخصیتها در سریال، یونگ فو برادر اسمی جومونگ بود که قصد داشت با خیانت به برادر واقعی خود، تسو با جومونگ متحد شود که جومونگ نه تنها وی را طرد کرد، بلکه برای نجات تسو از توطئه برادرش وارد عمل شد. یونگ فو نماد کسانی است که به هیچ گروه و فکری تعهد ندارند و تنها در پی کسب قدرت و ثروتند که متاسفانه در جامعه ما به فراوانی یافت می شوند.

افراد فرصت طلبی که تا دیروز و زمان تامین منافعشان اصولگرا بودند و امروز اعتدالی هستند و فردا بسته به قدرت، تغییر خط می دهند، و بعضا شاهدیم که این افراد فرصت طلب، با تغییر نمایه خود، امروز در متن هستند و مجاهدان و زحمتکشان واقعی را به حاشیه رانده اند.

ریاست ستاد دکتر روحانی در کرمانشاه در بیمارستان بستری شد؛ هشدار به سهم خواهان

اندیشه اسلام آباد غرب: متأسفانه باخبر شدیم حاج محمدرضا شعبانی ریاست ستاد دکتر حسن روحانی در استان کرمانشاه، به دلیل عارضه قلبی از سه روز پیش در بیمارستان بستری و در بخش مراقبت های ویژه تحت درمان قرار گرفته اند.

http://islamabadtimes.ir/wp-content/uploads/2013/07/%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%B1%D8%B6%D8%A7-%D8%B4%D8%B9%D8%A8%D8%A7%D9%86%DB%8C.jpg

گفتنی است، دکتر سعیدی جراح اصلاح طلب و حاذق استان کرمانشاه، کار مداوای ایشان را انجام داده و حاج شعبانی به تشخیص ایشان، آنژوگرافی شده است.

برای جنای آقای شعبانی آرزوی صحت و سلامت را داریم.

هشداری به فرصت طلبان

نکته دیگر، حملات دور از اخلاق برخی فرصت طلبان به ستادهای دکتر روحانی (و در ظاهر، حمله به شخص آقای شعبانی) است که اینان، در روزگار تنهایی آقای روحانی، در گوشه ای پنهان شده و اما امروز مدعی مالکیت و خواهان محو معتمدین دولت تدبیر و امید، برای کام جویی های شخصی خود هستند.

اندیشه اسلام آباد غرب ضمن احترام به تمام بزرگان اصلاحات استان و محترم دانستن خواست ها و انتقادات احتمالی ایشان(که قطعا از سر دلسوزی است)، تحمل برخی فرصت طلبی های تعدادی کوتوله سیاسی که جز تخریب و نخبه کشی، تاکنون هنری نشان نداده و بلکه هیچ اعتقادی به جناب آقای روحانی نداشته، و امروز هم قصد انحراف جهت گیری منطقه ای دولت تدبیر و امید به سمت مطامع شخصی خود دارند، را بیش از این صلاح ندانسته و هشدار می دهد که درمقابل برخی زیاده خواهی ها و سهم خواهی ها، بیش از این سکوت نخواهد کرد.

ضمن آنکه نگارنده به عنوان یکی از مسوولین ستادی آقای روحانی، برخود وظیفه می داند که حق و حقوق همشهریان مظلوم و اسلام آباد محروم را دنبال کرده و از تمام طرق ممکن، ریشه برخی فرصت طلبی ها و سوءاستفاده ها را در این شهرستان خشکانیده و درصورت لزوم، آنچه لازم باشد را به شخص آقای روحانی، کلیه وزرا ، مشاورین و مدیران منطقه ای ایشان، انعکاس دهد.

به دنبال پیروزی دکتر روحانی؛ اعضای حزب‌باد، مگسان گرد شیرینی و فرصت طلبان آمدند

* برخی که هیچ نقشی در پیروزی نداشته اند، حالا پیراهن سبز و بنفش مي‌پوشند و وقیحانه در ردیف های جلو مراسم های مختلف مي‌نشینند و به ریش صاحبان اصلی این پیروزی مي‌خندند!

اندیشه اسلام آباد: بهارنیوز به نقل از آینده آنلاین، مطلبی را درخصوص برخی فرصت طلبی ها در روزهای اخیر و پس از پیروزی حجت الاسلام روحانی، منتشر نموده که به راستی، جان کلام این روزهای فضای سیاسی کشور است. اما ابتدا، یادداشتی کوتاه از مدیریت اندیشه اسلام آباد غرب در خصوص استان و شهرستان خودمان...

در همین استان کرمانشاه و اسلام آباد غرب، کسانی که تا پیش از قطعی شدن نتیجه، حاضر نبودند خود را نشان دهند و تلفن های ما را رد تماس می زدند، الان سند مالکیت آراء مردم را به نام خود زده اند. بدتر آنکه خبر می رسد، برخی که در ایام انتخابات خبری از آنها نبود، یکسره در تهران و در محل کار برخی شخصیت ها و مسوولین ستاد، چادر زده اند و مدام گزارش می دهند که در منطقه غرب، حتی یکنفر با دکتر روحانی نبود الا آنکه بعد از ورود ما، همه نظرشان عوض شد و حماسه شکل گرفت. بماند حکایت خنده دار برخی که حتی در طیف مقابل بوده و مثلا، در نشست تقدیر از اعضای ستاد دکتر روحانی در تهران شرکت کرده اند. از جمله، شنیده شد که دو نفر از همین فرصت طلبان، از شهر خودمان اسلام آباد غرب در نشست اخیر ستادها در تهران حضور یافته و متأسفانه نگارنده نتوانست آنجا زیارتشان کند که ....

شاید بیان یک خاطره، پایان بخش مناسبی برای شناخت ماهیت "فرصت طلبان" و "مگسان گرد شیرینی" در استانمان باشد: در نشست اخیر تقدیر از ستادها در تهران، نگارنده با یکی از شخصیت های سیاسی اصلاح طلب، در راهروی محل نشست، مشغول صحبت بوده و توضیح انتخابات استان کرمانشاه و شهرستان اسلام آباد غرب بوده که به یکباره، یکی از نمایندگان قدیم کرمانشاه(که مثال عینی حزب باد و حامی شخصی غیر از دکتر روحانی در انتخابات اخیر بوده) را در پشت درب طبقه پایین نشست مشاهده کرد که در پشت درب و در میان جمعی دیگر همچون خود(که بدون دعوت و کارت به این نشست آمده بودند) مانده و فریاد می زد: من فلانی هستم، نماینده کرمانشاه در مجلس ... و بعد از چندبار تکرار فریاد، کسی درب را باز کرد و یک جمله از او پرسید: آیا کارت دعوت دارید؟ و وقتی شنید: نه ، درب را دوباره به روی او بست و آن شخصیت سیاسی هم از نگارنده گلایه ای کرد که این چه نمایندگانی است که به مجلس می فرستید و ...

سخن در این باب، بسیار است و مجال کوتاه، اما واقعا که قلم فرسایی بیشتر در این امور، حقیقتا موجب شرم قلم است.شاید بهتر باشد همان مطلب آینده آنلاین را مطالعه فرمایید:
http://falshbaner.persiangig.com/image/nazar/28.gif

ادامه نوشته