کرمانشاه در عصر هارون الرشید ؛ قسمت دوم

اندیشه اسلام آباد غرب: در یادداشت قبلی، به مبحث "توجه ویژه هارون الرشید به کرمانشاه و بنای هارون آباد و زبیدیه" اشاره کردیم اما ذیلا، مختصری از تاریخ سیاسی کرمانشاه و حوادث پرتلاطم آن، در عصر هارون الرشید، مورد اشاره قرار می گیرد.

http://images.lakii.com/images/Dec12/chahdouda_2133372012121391.jpghttp://t2.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcT6cOVLGJ_Ufi5uGad8___dU5DGXI7Z5cPIUv1oJZ5L3MjgW7Dx

در عصر هارون الرشید، تعداد راهزنان(که از عصر پدرش مهدی عباسی ناامنی هایی را ایجاد کرده بودند) باز هم رو به فزونی گذاشت و باردیگر راهزنان جبال در کنگاور تا جنوب سنندج، جمع شده و ظاهراً ویرانی هایی را در برخی شهرها بوجود آوردند. گفته شده شهر سیسر کاملا خراب شده که هارون الرشید امر به بنای مجدد آن داد و «خاتان حارثی سغدی» را با هزار مرد به آن دیار كه در شمال كرمانشاهان بود، كوچانید. ابن فقیه می گوید: «كه تا هم امروز قومی از فرزندان آنان در سیسرند.»

نکته قابل توجه آن است که درخصوص دزدان کنگاور(که تا امروز در مثل "دزد کنگاور و صوفی صحنه"، یاد آنها زنده مانده است)، برخی تحقیقات حکایت از آن دارد که اینان، نه فقط جمعی راهزن ساده، بلکه مطوعه و معترضانی بودند که به قیام علیه حکومت و ظلم اعراب برخاسته و به کوهها پناه برده بودند.

هارون الرشید اولین كسی بود كه سه جانشین تعیین كرد و نیز اولین كسی بود كه حوزه خلافت را در عصر خود، میان فرزندان تقسیم كرد. خواندمیر می نویسد: «هارون در آن وقت كه در مكه بود ولایات ربع مسكون را در میان اولاد خود تقسیم نموده شرقی عقبه حلوان را كه عبارتست ازكرمانشاهان و نهاوند و قم و [...] و هندوستان و ماوراءالنهر بعبدالله مامون داد.» در این تقسیم، غرب خلافت به امین و برخی نواحی جزیره به قاسم داده شد و بدین ترتی، استان کرمانشاه امروزی تحت امارت مأمون در آمد.

از وقایع دیگر خلافت هارون، اعزام لشكری به فرماندهی مامون، از كرمانشاه به خراسان بوده است. پس از دریافت خبر شكست هرثمة بن اعین امیر خراسان از رافع بن لیث، هارون لشكری آماده كرده و به سوی خراسان فرستاد. گردیزی می نویسد:«و چون به كرمانشاه رسید، مامون را با ده هزار سوار، پیش بفرستاد بمرو و از پس او بیكماه برفت.»


هارون كه در سال 189 هجری به قصد رسیدگی به ستم علی بن عیسی بر خراسان، به آن سمت حركت كرده بود، چون به كرمانشاه رسید، توقف كرده و یكماه در آنجا ماند. در طول این اقامت، او بیعت بر مامون را
(به ولایتعهدی) بر فرماندهان سپاه تجدید كرده و بزرگان دربار خود را گواه این امر گرفت و نیز هر چه از مال و سلاح و اسباب در لشكر او وجود داشته، را برای مامون وصیت كرد ونیز به ولیعهد خود تاكید كرد تا در مرو مستقر شود.

از اقدامات دیگر او دركرمانشاه این بود كه برای پسرش قاسم به ولایتعهدی پس از مامون بیعت گرفت كه به گفته یعقوبی، میان بیعت مامون و بیعت قاسم شش سال فاصله بود. از وقایع مهم دیگر این سفر، خطبه معروف هارون در جمع بزرگان و سپاهیان در شهر کرمانشاه بود كه در آن از كنار گذاشتن برامكه اظهار پشیمانی نمود. در تاریخنامه طبری، متن خطبه چنین ذكر شده است: «و آن روز (كه) به كرمانشاهان خطبه كرد ایدون گفت كه: این كارها بشورید به مشرق و مغرب. و هر چه به مغرب بود راست شد و آن مشرق بمانده است و مردمان مشرق و خراسان با قوت اند و گردنكش از بهر آن به تن خود آمدم تا ایشان را بیازمایم كه مرا امینی نبود كه كار بدوسپارم و ایمن بودمی كه او بتواند كردن و با آن نیز یحیی بن خالد و اهل بیت او از پیش من بشدند و كارها بشورید و مملكت جنبان شد. پس مردمان این حدیث از رشید نپسندیدند و گفتند این پشیمانی و حاجت او بدیشان بر مردمان پدید نبایست كردن.»


در سال 192 هجری «خرّمیّان» در سرزمین جبال، برای نخستین بار خروج كردند. هارون در این زمان به جنگ رافع در خراسان مشغول بود، لذا امین كه نایب بغداد بود، لشكری به سركوب آنها فرستاد. محل شورش اصلی در آذربایجان بود. مقدسی می نویسد: «عبدالله بن مالك فرمانده سپاه عباسی، به سركوب آنها پرداخت، وی سی هزار نفر را كشته و زنان و فرزندانشان را به اسارت گرفته و بازگشت، هارون در كرمانشاه بدیشان رسید و فرمان داد تا اسیران مرد را كشتند و زنان را فروختند.»

شورش كرمانشاه در اعتراض به عزل و مصادره برمكیان از دیگر وقایع خلافت هارون الرشید است. ماجرا از این قرار بوده كه بدنبال عزل و مصادره برمكیان، در برخی از شهرهای ایران، اغتشاش به وجود آمد كه از آنجمله شورش و اعتراضات كرمانشاهان بود. بدنبال آن، در سال 192 هـ.ق هارون الرشید از بغداد به كرمانشاهان آمد و طی خطبه ای مردم را به آرامش دعوت كرد.» هارون الرشید، یكبار نیز حاكمی را بر ماهین(دینور و نهاوند) نصب كرده و این واقعه مربوط به سال 189 هـجری بوده است. بدین ترتیب كه عبدالله بن مالك بن هاشم، پس از موفقیت در سركوبی خرمیان، به حکومت این نواحی منصوب گردید.

درخصوص اقامت سال 192 هجری هارون الرشید در كرمانشاه باید گفته شود كه؛ هارون چون در شعبان سال 192 رهسپار خراسان گردید، ماه رمضان را در كرمانشاه فرود آمد و این آخرین سفر هارون به كرمانشاه بود. در این سال، هارون الرشید مجبور گردید برای دومین بار به قصد سركوبی رافع بن لیث در خراسان، به حركت درآید. در این سفر نیز هارون الرشید دیگر باره بیعت مامون را تجدید كرده و برای سپاهیان خطبه خواند و نیز فضل بن سهل را به عنوان وزیر مامون تعیین كرد.
برای اطلاع بیشتر بر روی لینک زیر کلیک کنید:
هارون الرشید و توجه به کرمانشاه ؛ بنای شهرهای اسلام آباد غرب و زبیدیه

هارون الرشید و توجه به کرمانشاه ؛ بنای شهرهای اسلام آباد غرب و زبیدیه

* هارون آباد(شاه آباد/اسلام آباد) یادگار دوران ولایتعهدی هارون الرشید

http://images.lakii.com/images/Dec12/chahdouda_2133372012121391.jpghttp://t2.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcT6cOVLGJ_Ufi5uGad8___dU5DGXI7Z5cPIUv1oJZ5L3MjgW7Dx

به قلم : ایوب صفری

در سال 163 هجري از آنجا که مردمان کرد غرب ایران به طرفداري از علويان شورش کردند و خلیفه مهدی عباسی درگیر جنگ با بیزانس بود، پسرش هارون الرشید را به حکومت نواحی غربی ایران و از آنجمله کرمانشاهان، گسیل نمود. اما نکته قابل توجه اینجاست که هارون الرشید در ورود به ایران، منطقه حد فاصل کرمانشاه تا مرج القلعه(کرند کنونی) را برای سکونت خود پسندیده و بارگاه و اردوگاه خود را در این منطقه استوار نمود. دو آبادی قدیمی هارون آباد1 (شاه آباد سابق و اسلام آبادغرب فعلي) و نیز شهر ازمیان رفتهء زبيدي یا زبیدیه (در حوالی دهستان حسن آباد) يادگار اين دوره از حكومت هارون الرشيد می باشد.

در منابع تاریخی گفته شده، از آنجا که هارون رشید بسیار به این منطقه از کرمانشاهان علاقمند گردید، لذا آن را مقر حكومت خود قرار داد. هارون الرشید در قدم اول، شهرکی بنا نهاد که همسر و خانواده و دیگر همراهانش در آن ساکن گردند و این شهرک(که در سال های بعد توسعه یافته و به شهری معتبر تبدیل گردید) را به افتخار همسرش "زبیده" (که نوه جعفر دوانیقی و از اشراف عباسیان بود)، "زبیدیه" نام نهاد. هارون الرشید همچنین در حوالی جنوب زبیدیه، اردوگاه خود و نیروهای نظامیش را مستقر نموده تا به دشت متصل، دسترسی داشته و بتواند در آن حوالی شکار نماید. آبادی که بعدا "هارون آباد" (منسوب به هارون الرشید) نام گرفت، باقیمانده و یادگار همین اردوگاه بود که امروزه با نام اسلام آباد غرب، از شهرهای معتبر غرب ایران است.

به هر حال، چهارمین خليفة عباسی که اتفاقا معروفترین خلیفه این سلسله هم می باشد، از امرا و حاکمانی است که در تاریخ كرمانشاهان، به جهت توجه و علاقه زياد به این منطقه، شهره است. هارون الرشید علاوه بر استقرار در اين منطقه به هنگام ولايتعهدي، در ايام خلافت نيز مكرر به این حوالی مسافرت كرده است. از جمله در سالهاي 182 و 192 هجري، كه هر دو بار مدتي را در اين ديار اقامت نموده است.(شرح این اقامت ها به همراه حوادث کرمانشاه در عصر هارون الرشید در بخش دوم این نوشتار مورد اشاره قرار می گیرد)

ادامه دارد ....


1. متذکر می گردد که قبل از هارون الرشید نیز اسلام آباد غرب محل سکونت بوده و شهر «ئاروینایاوا» که قبل از ورود آریایی ها در جنوب «الی پی»(نام قدیم کرمانشاه) محل استقرار مردمان بوده است، با اسلام آباد غرب قابل تطبیق است. در عین حال، «تپه چقاگاوانه» در وسط اسلام آبادغرب که به استناد اسناد مکشوفه از حفاری انجام شده در آن و به گفته باستان شناسان، لایه بالایی آن قدمتی از 3 هزار تا هشت هزار سال پیش از میلاد دارد. جالبتر آنکه بر اساس یافته های جدید باستان شناسی، 12 هزار سال پیش در تپه چغاگاوانه اسلام آباد غرب کشاورزی می شده است و اولین آثار کشت غلات توسط بشر در این تپه یافته گردیده است.(برای اطلاع بیشتر بر روی لینک اسلام آباد غرب منشا کشاورزی دنیا در 12 هزار سال پیش کلیک نمایید)

کرمانشاه شکارگاه پادشاهان و خلفا ؛ رابطه اسلام آبادغرب و هارون الرشید

نویسنده: ایوب صفری

http://up.p30room.ir/uploads/13617437572.jpg

وجود جنگل های طبیعی، مراتع و بیشه زارهای كرمانشاهان، موجب گردیده تا در دوره های مختلف، به عنوان یكی از مناطق مهم حیات وحش به شمار آید و همین موضوع باعث جلب توجه بسیاری از شاهان و خلفا و امرا به این منطقه شده است.

علاوه بر محیط زیبای دیار کرمانشاهان كه بسیار در مورد آن نیز گفته شده، شكارگاه بودن آن مزید بر علت بوده تا مورخین نخستین اسلامی بنویسند: قباد از مدائن تا رود بلخ، هیچ مكانی را دلگشاتر و خوش آب و هواتر از كرمانشاه و اطراف آن نیافته است.

همین شكار زیاد در كرمانشاه بوده كه شكارچی معروفی چون بهرام گور (پادشاه معروف ساسانی) را به این دیار كشانده و عاقبت نیز این پادشاه ساسانی جان خود را در همین شكارگاه و در پی شكار از دست داده است.

شکارگاه بودن کرمانشاه در اعصار مختلف، مورد تصریح منابع قدیم و جدید قرار گرفته است. مسعود كیهان پس از آنكه می نویسد: «بواسطه همین حاصلخیزی فراوان و درختان مختلف، سلاطین ساسانی آنرا مقر سلطنت خود قرار دادند.» به شكار کردن این شاهان در كوه های كرمانشاهان اشاره می كند.

 صحنه شكار كه در طاق بستان به دستور خسرو پرویز حك شده است، یكی از آثار میراث فرهنگی گرانبهای ایران زمین بوده كه احتمالاً گویای صحنه ای از شكار این شاه در شكارگاه كرمانشاه است. تا امروز نیز منطقۀ وسیعی از زمین های واقع در جنوب طاق بستان، به نام «شکارگاه خسرو پرویز» معروف می باشد.

گفته می شود، در منطقه حدفاصل رودخانه قره سو تا طاق بستان، خسروپرویز، شکارگاهی مصنوعی ایجاد نموده و از تمام گونه های وحشی و قابل شکار، جفت هایی را برای زاد و ولد، در آن رها کرده است که می توان آن را اولین پارک حیوانات و یا حیات وحش حفاظت شده، نامید. مستوفی پس از شرح اقامت خسرو پرویز در كرمانشاه، می نویسد: «در صحرای آن باغ انداخته [...] و باقی چون میدانی به علفزار گذاشته و درو انواع حیوانات سر داده تا توالد و تناسل كردندی.» که اشاره دارد به ایجاد همین شکارگاه مصنوعی به وسیله خسرو پرویز که ظاهرا شکاربانانی داشته تا به ازدیاد جمعیت انواع وحوش کمک نمایند.

گفتنی است که پس از اسلام نیز باغ ها، جنگل ها و حیوانات وحشی كرمانشاه، شهرت خود را حفظ كرده و بسیاری از امرا و پادشاهان، در این حدود به شكار پرداخته اند و جالب اینجاست که مهدی خلیفة عباسی نیز قربانی دیگر این شكارگاه بوده است كه همچون شهریار بزرگ ساسانی، در حین شكار و در همین حوالی كشته شده است. مورخین گزارش داده اند که این خلیفه عباسی، در سفر شکار و در حوالی جنوب اسلام آباد غرب فعلی از اسب به پایین افتاده و جان خود را از دست داده است.

علاوه بر شکارگاه شهر کرمانشاه، دشت ماهیدشت با اسب های بینظیر آن، منطقه بیستون تا صحنه، جنوب اسلام آبادغرب تا ایوان و و دشت کرند را می توان به عنوان شکارگاههای پادشاهان، خلفا و امرا در استان کرمانشاه دانست.

* اسلام آباد غرب یادگار ولیعهدی هارون الرشید

از جمله خلفای دیگری که مجذوب محیط طبیعی و پر از شکار کرمانشاهان شده است، هارون الرشید خلیفه مشهور عباسی است که که قریب به 20 سال دوران جوانی و ولایتعهدی خود را در دشت های سرسبز و علفزارهای حدفاصل اسلام آباد غرب تا کرمانشاه ساکن بوده و دو آبادی(شهر کوچک) را هم در این منطقه برای سکونت خود و اطرافیانش ایجاد کرده است؛ اول: شهر زبیدیه (منسوب به همسرش زبیده) که بعدا و تا حمله مغول، به یکی از شهرهای مهم کرمانشاهان مبدل گردید. دوم: "هارون آباد" که شهری کوچکتر و یا منطقه ای پادگان گونه برای سکونت موقت هارون و اطرافیانش در این منطقه بوده است.

گفتنی است، هارون آباد پس از آن چندان مورد توجه نبوده تا اینکه با ظهور رضاشاه و ایجاد کارخانه قند توسط وی، کم کم رو به توسعه گذاشته و نام "شاه آباد" بر  آن نهاده شود و با چربش بر شهر گیلانغرب، به تختگاه ایل کلهر بدل گردید. این شهر پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به " اسلام آباد غرب " تغییر نام داد.